پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۷۱۸/ محمد رجایی نژاد
امام خمینی در دوران مرجعیت دینی و رهبری سیاسی ملاقاتهای بسیار با قشرهای گوناگون مردم داشته است. بهویژه پس از پیروزی انقلاب و استواری نظام جمهوری اسلامی این همدیداریها از گوناگونی بیشتر و چشمگیری برخوردار بوده است.
گروههای مردمی از هر دین و آیینی به ملاقات ایشان میرفتند. ازجمله، عشایر ایران زمین که بارها با امام خمینی دیدار داشتند. یکی از این ملاقاتها، با همة گمنامی و پنهانی در پهنای تاریخ انقلاب اسلامی ایران که پیشبینی هم نمیشد؛ ملاقات گروهی از عشایر و پیروان آیین «اهل حق» یا همان یارسانهای کنونی استان کرمانشاه با ایشان بود.
این همدیداری به سرپرستی رهبر آنان «سید نصرالدین حیدری» که شوربختانه در منابع به کژی، سید نصرالدین صدری آمده است، روز چهارشنبه دوم خرداد سال ۱۳۵۸ در قم و در فضای بسیار گرم و همدلی انجام گرفت.
در اهمیت و جایگاه این همدیداری همین بس که یک فقیه و مرجع تقلید شیعه، و رهبر انقلابی و سیاسی جهان تشیع، کسانی را به حضور پذیرفت که برخی از تندروهای مسلمان، اعم از سنی و شیعه به آنها نسبت نامسلمانی و کفر میدادند.
در زمانه این ملاقات برخی انقلابیون و توده مردم مدهوش از پیروزی انقلاب اسلامی، عقاید دیگران را نادیده گرفته و آنها را وادار به ترک باورها کرده و تحت فشار قرار میدادند؛ اما امام خمینی آنها را پذیرفت، گفتگو کرد و دلداری داد.
سخنانی به آنان گفت که هنوز با گذشت ۴۲ سال، برخی از پیروان اهل حق آن را بر دیوار خانه نصب کرده و تعریف میکنند. در مقاله حاضر با واکاوی این ملاقات و گفتگو، به تصحیح نادرستیهای تاریخی و تحلیل آن خواهیم پرداخت. اینکه چه زمینهها و عللی این ملاقات را ممکن ساخت؟ کاستی و کژی بازتابهای آن چه بوده و چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ هدف اصلی ما پاسخگویی به پرسشهاست.
زمینههای ملاقات
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت امام خمینی به ایران، شوق و علاقه مردم برای دیدار با ایشان همهگیر و طبیعی بود؛ اما برخی ملاقاتهای خصوصی و ویژه، بیدلیل نبود. ملاقاتهای شاخص و ماندگار دارای زمینهها و علتهایی بود که نیاز به بررسی دارند. از آن میان همین ملاقات غیرمنتظره گروهی از عشایر اهل حق به رهبری سید نصرالدین حیدری است. ازجمله علتهایی که زمینه این دیدار را بهوجود آورد، عبارت بود از:
۱. طردشدگی و فشار بر ترک باورها
احساسات حاکم بر فضای سالهای نخست انقلاب، عدم تثبیت نظام نوپای جمهوری اسلامی و نبود نظم و نظام قانونی و تسلط مجریان قانون، حضور برخی افراد تندرو در ادارات، نهادها و سازمان انقلابی و... اقلیتهای دینی و مذهبی را با چالش مواجه کرده بود. اقلیتهای دینی و مذهبی در مناطقی از کشور تحت فشار بودند تا از عقاید و فرهنگشان دست بکشند.
اگر مقاومت میکردند، گاهی از ادارات و محل کار و زندگیشان رانده میشدند. در حالیکه امام خمینی بارها اعلام کرده بود: «دین اسلام بیش از هر دین و مسلکی به اقلیتهای مذهبی آزادی داده است. آنان باید در کشورهای اسلامی از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همهی انسانها قرار داده است بهرهمند شوند. تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیهی فرائض مذهب خود آزادانه عمل کنند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنان محافظت نماید.» (صحیفه امام، ج ۴، ۳۶۳ و ۳۶۴)
درگیری مذهبی و توهین به باورهای اقلیتها، ازجمله اهل حق فضای خصمانهای بهوجود آورده بود. بهگونهای که آنها را کافر و نجس دانسته و معاشرت با آنها را حرام و منع میکردند؛ و گاهی هم این رفتار را به مراجع تقلید، حتی امام خمینی نسبت میدادند. به خانههای آنها یورش برده و آزار و اذیت میکردند. (استفتائات امام خمینی، ج ۱، ص ۳۶۷، س ۸۲۷) در حالیکه دیدگاه امام خمینی این نبود و بارها از این کارها منع، و بر وحدت و دوری از تعصبات سفارش میکرد. (همان)
رفتارهای افراطی و به دور از اخلاق با اقلیتهایی چون اهل حق به جدایی خانوادهها کشیده شده بود. پیرو اهل حقی که با دختر شیعه امامیه ازدواج کرده و صاحب چند فرزند بود، مجبور به جدایی شده و عدهای فرزندان آنها را نامشروع دانسته بودند. (استفتائات امام خمینی، ج ۹، ص ۳۵۰، س ۱۰۷۸۴) تا اینکه برای حل مسئله طی نامهای به امام خمینی پناه آورده بود و ایشان هم پاسخ داده بود: «اولاد حکم حلالزاده را دارند.» (همان)
همین فضای فشار و نامطلوب زمینه دادخواهی و ملاقات اقلیتهای دینی و مذهبی، بهویژه اهل حق را با امام خمینی آماده کرد.
۲. شناخت امام خمینی از عشایر
از دیگر علل ملاقات تاریخی امام خمینی و عشایر اهل حق، نگاه مثبت و پسندیده و پدرانه امام خمینی به عشایر و اقلیتها بود که آنها را تشویق به دیدار و دادخواست و شکایت میکرد.
خمین و بخشها و دامنههای آن از زمانهای کهن محل اسکان، ییلاق و قشلاق و عبور و مرور عشایر مختلف از لر، ترک و کُرد بوده است. امام خمینی نیز از همان دوران کودکی و نوجوانی با عشایر و ویژگیها و روحیات و نقاط ضعف و قوت آنها آشنا بود. (صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۱۲؛ و...) از نزدیک ارتباط و علاقه عشایر به مراجع تقلید و علما را در قم دیده بود. بهویژه از نقش عشایر لر در استقرار، تثبیت، تقویت و قدرتگیری آیتالله بروجردی خبر داشت.
متوجه بود که عشایر با همه سستی معارف دینی مذهبی، و ضعف فرهنگی، در مواقع نیاز به صورت منسجم پیرو و گوشبهفرمان رهبران دینی و مذهبی هستند و از هر کمکی کوتاهی نمیکنند. این شناخت دقیق و عمیق باعث شده بود که عشایر یکی از مخاطبان اصلی امام خمینی در دوره مبارزات باشند. امام خمینی بهجای اینکه به ضعفهای دینی و مذهبی و فرهنگی این قشر بزرگ از جامعه نگاه کند؛ به خلوص و سادگی و دلاوری و غیرتمندی آنان توجه و امید داشت و میفرمود: همه مردم، بهویژه عشایر ایران پشتیبان و گوشبهفرمان مراجع دینی هستند. (صحیفه امام، ج ۱، ص ۸۷)
در آذر سال ۱۳۴۱، و در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که در پاسخ به تلگراف برخی از سران ایلات و عشایر نوشت:
«از ابراز احساسات حضرات رؤسای محترم در این قضیه مهمه کمال تشکر را مینمایم... در حقیقت شما آقایان ذخیره اسلام و از جنود امام زمان- علیه السلام- هستید که در مواقع مشکلات هم قدم با روحانیت برای حل آن اقدام مینمایید. خداوند برکات خود را به شما آقایان عزیز نازل فرماید.» (صحیفه امام، ج۱، ص: ۹۸)
امام خمینی بر این باور بود که معمولاً عشایر با سادگی و صداقتی که دارند، از علما و مراجع دینی تبعیت و حمایت میکنند و باید قدر آنان را دانست. (همان، ج ۳، ص ۲۴۳) با همین دیدگاه بود که در اوج انقلاب نیز چشم امید به این قشر از جامعه ایران داشت و آنان را «ذخیره مملکت» (صحیفه امام، ج ۷، ص ۳۵۴؛ ج ۸ ص ۱۹) میدانست و میفرمود: عشایر حافظ مرزهای کشور و مانع مفسدهها هستند. (صحیفه امام، ج۷ ص۴۹۱) و «تمام عشایر ما - از پشتکوهیها تا غیر آنها- موظفند که این نهضت را حفظ کنند.» (صحیفه امام، ج۷، ص۲۰۱)
واژه «پشتکوه» که حضرت امام بهکار بردهاند، نشانگر شناخت دقیق و عمیق، در عینحال علاقه و توجه خاص ایشان به قشر عشایر است. پشتکوهی در زبان و فرهنگ عامیانه، به دهاتی و روستایی گفته میشود، به قصد توهین و تحقیر؛ اما امام خمینی با ارزش و اهمیت دادن به آنها، این بخش از عشایر را که در دهة چهل و پنجاه بهدلیل دسترسی نداشتن به امکانات، بسیار عوام و به دور از علم و سواد و آگاهی هم بودند، مخاطب قرار داده و جایگاه آنان را بهعنوان حافظان انقلاب بالا میبرد و آنها را از مفاخر و مالکان اصلی کشور میشمارد، (صحیفه امام، ج۶، ص ۴۲۶، ۵۲۳ و ۵۲۴) و خود و دیگر مسئولان کشور را خدمتگزارِ تمام عشایر معرفی میکند. (همان، ص ۴۲۶)
با گذشت زمان، انقلاب اسلامی تثبیت شده و نظام جمهوری اسلامی تشکیل و قدرت روزافزون میگیرد، و همه ملت و قوای کشور فرمانبردار حضرت امام هستند؛ اما ایشان نقش و جایگاه عشایر را نادیده نگرفته و تأکید میکند: «در مسائلی که ما حالا با آن روبه رو هستیم، شاید بیشتر احتیاج به عشایر - همه عشایر -داشته باشیم.» (همان، ج ۸، ص ۱۷)
امام خمینی معمولاً عشایر کشور را بهطور عام مخاطب قرار داده و از آنها تعریف و پشتیبانی میکرد. بدون توجه به دین و مذهب و فرقة آنها، وجود و کارآیی عشایر را برای کشور و ملت و نظام جمهوری اسلامی مفید میدانست و همیشه پشتیبان و دوستدار آنان بود. با آنها دیدارهای گروهی و خصوصی و طایفهای و منطقهای داشت. ازجمله دیدار بسیار مهم ایشان، با عشایر فرقه اهل حق (یارسانان) کرمانشاه بود.
۳. آشنایی امام خمینی با عشایر اهل حق(یارسانان)
بعداز دوران مرجعیت آیتالله بروجردی، میتوان گفت امام خمینی بیشترین و گستردهترین پیوند را با عشایر داشته است. بهویژه در دوران مبارزات، و حتی در دوران تبعید! ایشان از طریق علمای بلاد و شاگردان و دوستان روحانی خویش با عشایر و سران آنان ارتباط داشت. چنانچه پیش از پیروزی و در اوج انقلاب، طی نامهای به آیتالله عبدالجلیل جلیلی، از علمای بارز کرمانشاه، ضمن دعوت همگان به حفظ وحدت میفرماید:
«جنابعالی از قَبِل این جانب به جمیع اهالی محترم سلام برسانید و تشکرات این جانب را ابلاغ فرمایید؛ و نیز از طوایف محترم اهل حق، ایل سوله، سنجابی، جوانرود، پاوه و ولدبیگی و سایر خانوادههای عشایر تشکر فرمایید.» (صحیفه امام، ج۵، ص ۴۵۲)
این توجه و تشکر امام خمینی از عشایر خطة کرمانشاه که بیشترشان از اهل حق بودهاند، بدون شناخت نیست. چراکه در همان زمانهاست که از ایشان استفتاء میشود:
«بنده در یکی از روستاهای گیلانغرب که اهالی این روستا اهل حق میباشند با زن و بچهام زندگی میکنیم، آیا وقتی که مردم این روستا که اهل حق میباشند و اهل نماز و روزه نیستند و نیاز میکنند و نیاز درست هم میکنند و برای ما میآورند، ما میتوانیم از این نیاز بخوریم و یا اگر همسایه ما برای ما از غذایی که برای خودش درست کرده است بیاورد، میتوانیم استفاده کنیم؟» امام خمینی پاسخ میدهد: اشکالی ندارد. (استفتائات امام خمینی، ج ۱، ص ۳۸۰، س ۸۵۱)
از این نوع استفتائات و پرسش و پاسخها نسبت به پیروان دیگر ادیان و فرقههای مذهبی نیز وجود دارد که نشانگر روشنبینی، تساهل و تسامح و نگاه انسانی و اخلاقی امام خمینی است. چنانچه در پاسخ به استفتائی دیگر مردم را از آزار و اذیت و توهین به پیروان دیگر فرق اسلامی، بهویژه دراویش و صوفیان برحذر داشته و مینویسند:
«کسی که منکر خدا یا رسول یا ضروری دین نیست، محکوم به اسلام است و مؤمنین از هر عملی که موجب تفرقه است، بپرهیزند.» (استفتائات امام خمینی، ج ۱، ص ۳۶۷، س ۸۲۷)
این موارد نشان میدهد که امام خمینی شناخت جامع و دقیقی از فرقه اهل حق داشته است و با همین زمینه و بستر، علاقه و ارتباط عشایر اهل حق با امام خمینی و انقلاب اسلامی بعدها نیز ادامه یافت.
پیش از آغاز جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران، مناطق مرزی استانهای غربی کشور، ازجمله کرمانشاه ناآرام و محل فعالیت گروهکهای ضد انقلاب بود. گاه برخی مناطق را تحت کنترل خود درآورده بودند.
از آن میان، مناطق عشایر اهل حق کرمانشاه بود. یکی از فعالین مبارز و انقلابی این منطقه محمدسعید جعفری بود که دلسوزانه و با تدبیر وارد مسئله شدند و با جلساتی در منزل سید نصرالدین حیدری، رهبر اهل حق، منطقه را تحویل ایشان دادند و با تلاش و جانفشانی اهل حق منطقه از دست اشرار و گروهکها نجات یافت. به پاس این خدمات و جانفشانیها، جمعی از عشایر اهل حق، سران و بزرگان آنان همراه با رهبرشان سید نصرالدین حیدری در قم به دیدار امام خمینی میروند.
ملاقات امام خمینی با اهل حق وگزارشهای اشتباه
دیداری که در روز چهارشنبه، دوم خرداد ۱۳۵۸ انجام گرفته، اما در گزارش و پخش خبر آن کاستیها و کژیهایی رخ داده که نیاز به اصلاح و رفع نواقص دارد.
۱. در این دیدار نخست آقای حیدری صحبت کرده و ضمن معرفی خود و همراهان، به حضرت امام و انقلاب اظهار علاقه و وفاداری میکند. حضرت امام نیز سخنان و جملاتی خطاب به حاضران میفرماید که بسیار مهم و تأثیرگذار و راهنما و راهگشا بوده است. به گونهای که هماکنون نیز در تمام جمخانهها و منازل اهل حق یکی از جملات ایشان نصب شده است. اینکه: اگر شما علی(ع) را حق میدانید، پس ما هم اهل حق هستیم.
در بخشی از فرمایشات امام خمینی آمده است:
«امیدوارم که ما همه اهل حق باشیم... من امیدوارم که همه ما اهل حق باشیم؛ و همه به قرآن کریم و اسلام سر به پیش بیاوریم؛ و همه عامل به احکام خدای تبارک و تعالی باشیم که اگر همه عامل باشیم به احکام خدا و علاقه داشته باشیم به اسلام، مملکتمان پیروز خواهد شد و [رو] به پیشرفت خواهد رفت... از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه شما را مسألت میکنم.
و مسائلی که ایشان [صدری، رهبر اهل حق] فرمودند، مورد بررسی ان شاءاللَّه قرار میگیرد. و من هم میدانم که بعض آشفتگیها هست. لکن البته این آشفتگیها که بسیاریاش وراثت از همان رژیم سابق است، همان تتمه رژیم سابق است.
الآن گرفتاریهایی برای همه هست. شما گمان نکنید که برای عشایر شما تنهاست؛ همه عشایر این طورند. شما گمان نکنید که برای حدود شما این ناراحتیها هست؛ همه جا اینطور است... امیدوارم که شما و ما- همه با هم- دست برادری بدهیم و این آشفتگیها را رفع کنیم. خداوند همه شما را توفیق و تأیید عنایت کند.» (صحیفه امام، ج ۷، ص ۴۵۲ ـ ۴۵۳؛ صحیفه نور، ج ۶، ص ۲۴۷؛ روزنامه اطلاعات ۷/۳/۱۳۵۸ش، ص ۳)
اولین کاستی این ملاقات، گزارش نشدن محتوای سخنان آقای سید نصرالدین حیدری است که نه در بایگانی آثار و منابع مربوط امام خمینی آمده است، و نه در روزنامههای آن زمان. با کاوش در منابع آن زمان به نتیجهای نرسیدیم؛ تنها راه برای رفع این کاستی، مصاحبه با شخص سید نصرالدین حیدری یا یکی از نزدیکان مطلع ایشان بود که انجام گرفت و در بخش مصاحبه خواهد آمد.
۲. این ملاقات تاریخی، صبح ۲ خرداد ۱۳۵۸ برابر با ۲۶ جمادی الثانی ۱۳۹۹ق در قم، اقامتگاه امام خمینی، منزل آیتالله محمد یزدی، انجام گرفت و در برخی رسانهها بازتاب داشت. ازجمله روزنامه اطلاعات ۷/۳/۱۳۵۸ش، ص ۳؛ و... همچنین متن سخنان امام خمینی در آثاری چون: صحیفه امام، و صحیفه نور (چاپ ۱۳۶۱) بهطور کامل آمده است. در شماری از روزنامهها نیز بهشکل گزارش خبری نوشته شده است؛ اما اشکال کار اینجاست که در هیچکدام از این منابع اطلاعات دقیق و روشنی بازتاب داده نشده است.
ـ در کتاب «صحیفه نور» غیر از متن فرمایشات امام خمینی، فقط در یک خط آمده است: «بیانات امام خمینی در جمع گروهی از مردم و عشایر کرمانشاه؛ ۲/۳/۵۸» هیچ اطلاعات دیگری از دیدارکنندگان داده نشده است.
ـ در کتاب «صحیفه امام» دیدارکنندگان فقط «عشایر کرمانشاه (گواران، سنجاب و قلمان) موضوع: مسئله حق و اهل حق» معرفی شده و اشارهای به مردم کرمانشاه نشده است. همچنین در پاورقی (ص ۴۵۲) آمده است که منظور امام خمینی از «مسائلی که ایشان فرمودند» نماینده حضار بوده است. حال این نماینده حضار چه کسی بوده و چه چیزی گفته، هیچ اشارهای نشده است.
ـ در کتاب «محضر نور؛ فهرست دیدارهای امام خمینی» تنها در جلد اول، صفحه ۱۰۰ به این دیدار اشاره شده، و آمده است:
«دیدارکنندگان: سید نصرالدین صدری (مشهور به «پیشوا») و رئیس فرقة «اهل حق» و عشایر کرمانشاه (باختران)، گواران، سنجاب، قلخان.
توضیحات: در آغاز این دیدار آقای صدری سخن گفت. سپس حضرت امام بیاناتی ایراد فرمودند.»
میبینیم که کتاب «محضر نور» نسبت به دو منبع پیشین، اطلاعات بیشتری میدهد؛ اما باز بدون اشکال نیست. نخست اینکه رهبر اهل حق را اشتباه با نام «سید نصرالدین صدری» معرفی میکند، در حالیکه ایشان سید نصرالدین حیدری هستند و در حال حاضر نیز پیشوای اهل حق کرمانشاه و زنده هستند و از همان موقع حیدری بوده، نه صدری! منبع کتاب محضر نور، روزنامه اطلاعات هفتم خرداد ۱۳۵۸، ص ۳ بوده است. ظاهراً خبرنگار به اشتباه حیدری را، صدری درج کرده بوده است.
برای رفع و حل این ایرادات تاریخی به حضور جناب آقای سید صدرالدین حیدری در روستا توتشامی شهرستان گهواره در استان کرمانشاه رسیدیم، متأسفانه بهدلیل کهولت سن و کسالت ایشان نشد مصاحبهای انجام دهیم؛ اما با جانشین و فرزند ارشد ایشان «سید جلالالدین حیدری» که همه وظایف و کارهای پدر را انجام میدهند و در طول دهههای گذشته در کنار پدر بوده و از خاطرات و نظرات پدر کامل مطلع هستند، مصاحبهای درباره دیدار پدر به همراه گروهی از عشایر اهل حق با امام خمینی انجام شد که در بخش مصاحبه پرونده این شماره هفتهنامه حریمامام درج شده است.
۳. در کتاب استفتائات امام خمینی نیز در متن یکی از استفتائات مربوط به اهل حق، نام سید نصرالدین حیدری به غلط نوشته شده «سید نفرالدین» که باید اصلاح گردد.
«بسمه تعالی... مذهب من، اهل حق... و مرجع تقلید ما سید نفرالدین هستند که بارها خدمت امام امت رسیده و سرپرستی بسیج عشایری غرب نیز به عهده ایشان میباشد. من دوازده سال پیش...» (استفتائات امام خمینی، ج ۹، ص ۳۵۰، س ۱۰۷۸۴) منبع: نشریه حریم امام
نتیجه
ملاقات گروهی از عشایر اهل حق کرمانشاه به رهبری سید نصرالدین حیدری با امام خمینی در یک فضای گرم و همدلانه و برای حل یکسری مشکلات و معضلات منطقه عشایرنشین کرمانشاه و رفع فشارها و روشنشدن ابهامات در ارتباطات بین مردم انجام گرفته، و با نگاه مثبت و همدلانه امام خمینی به نتیجه پسندیده ختم شده است. پس از این دیدار عشایر اهل حق به رهبری سید نصرالدین حیدری و دیگر سران عشایر به فرمان امام خمینی بوده و همگام با مردم به دفاع از انقلاب و کشور و نظام جمهوری اسلامی ادامه داده و در دوران جنگ ۸ ساله رشادتهای بسیاری از خود نشان دادند و از مرز و بوم کشور دفاع کردند.
منابع:
۱. صحیفه امام
۲. صحیفه نور
۳. در محضر نور
۴. روزنامه اطلاعات، ۷/۳/۱۳۵۸، ص۳
۵. مصاحبه با سید جلالالدین حیدری، جانشین و فرزند ارشد سید نصرالدین حیدری(هفتهنامه حریمامام،شماره ۵۵۰ و ۵۵۱)
۶. سامانه مجازی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
۷. خبر و یادداشتهای پراکنده فضای مجازی
.
انتهای پیام /*